بچه که بودم یه جوجه داشتم خیلی دوستش داشتم...
یه روز گرفتمش جلوی صورتم باهاش حرف بزنم که یهو نوک زد تو چشمم !!
خیلی دردم اومد و تو عالم بچگی بهش فحش دادم
اما الان میفهمم که تقصییر اون نبود ..
تقصیر خودم بود ...
هر وقت کسی رو که شعور و فهم درستی نداره
به خودت نزدیک کنی ..
حتما بهت آسیب میزنه ..
این یه قانونه ...
این یه جمله خیلی کوتاهه ولی یه دنیا حرف توشه!!
خیلی از آسیب ها تقصیر خودمونه ... کسانی رو که نباید زیادی به خودمون نزدیک کردیم ...
وارد زندگیمون کردیم ... از جون و دل براشون مایه گذاشتیم ...
اخرشم شدن بلای جونمون ... قاتل احساس و روحمون...
انرژی خوارهایی که همه تاب و توانمونو گرفتن .. وهستی مونو به باد فنا دادن ..
باید حذر کرد از آدمهای سطحی ، از آدمهای سمی ، از آدمهای باری به هرجهت که فقط به فکر منابع شخصی خودشونن ..
بارها گفتم .. سرنوشت هر کسی رو آدمایی که تو مسیر زندگیشون قرار میگیرن تعیین میکنن ..
خدایا آدمای خوب و هم انرژی با هامونو سر راهمون بزار ... آمین
لی لی
.............................................................................